Part 17

*ا/ت ویو*
بلاخره از شهربازی برگشتم وای که چقدر خسته شدم، خودمو رو تخت پرت کردم و مشغول ور رفتن با گوشی شدم چنو مین گذشت که ی شماره ناشناس بهم زنگ زد من اکثرا به شماره های ناشناس جواب نمیدم پس رد کردم
۱ بار
۲ بار
۳ بار
۷ بار
هعی زنگ میزد
بلاخره تصمیم گرفتم جواب بدم ببینم کیه و چرا باید اینهمه زنگ بزنه

&مکالمه&
+کی هستی اینقد میزنگی آخه برنمیدارم یعنی زنگ نزن خو
_ ب تو هم سلام
+.....
_ا/ت منم جونگکوک
+ عههه کوک تویی ولی شمارمو ازکجا پیدا کردی
_ خب از لیا گرفتم
+عاهان.‌‌‌.. ببخش بابت اونجور حرف زدم*خنده کوتاه*
_ *خنده*اشکالی نداره میفهمم
+اوهوم
_ خب میخواستم بگم میتونی فردا جزوه ریاضیتو با خودت بیاری قرض بدی؟
+عاره حله میارم
_ممنون بانی کوچولو
+*خنده*
_باشه پس مواظب خودت باش
+اوکی تو هم
_فعلا
+خدافظ
&پایان مکالمه&

*ا/ت ویو*
برم جزوه رو پیدا کنم هومم آها اینجاس ببرم بذارم تو کیف تا یادم نرفته..... ولی تا کیفمو باز کردم و با کتابی که قراره معلم فردا ازش امتحان بگیره مواجه شدم جیع فرابنفشی زدم وایییییی چطور یادم رفته یا حضرت بنگتنننننن زود نشستم و شروع کردم ب خوندن

*دو ساعت بعد*
تموم شد بلاخره
وای خیلی خوابم میاد ببینم ساعت چن.... واتتتتتت ۱۲:۳۵ یعنی درست ۵ ساعت و نیم وقت دارم تا بخوام هففف
سریع کارای لازمو انجام دادم و خوابیدم


*صبح_ا/ت ویو*
(صدای آلارم)
پاشدم و کارای لازمو انجام دادم آماده شدم و از خونه بیرون رفتم و به سمت مدرسه به راه افتادم

*۲۰ مین بعد*
ا/ت:.........
.. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. ..
خماریییییییی
شرط پارت بعد
۱۵ لایک
۵ کامنت
#fake
#fake_kook
#jungkook